با خاتمه یافتن جنگ جهانی دوم و سرد شدن آتش جنگ و نفرت در کشورهای درگیر جنگ به فکر نهادینه کردن صلح و امنیت افتادند. در واقع آنها که خود آغازگر جنگ و بانی این همه ویرانی بودند در پی تأسیس جامعه ملل و متعاقب آن سازمان ملل متحد برآمدند. هدف اصلی آن استقرار و صیانت از صلح و امنیت، توسعه و ترویج حقوق بشر بود، بازیگران اصلی این سازمان ها مانند سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و … دولتها هستند، که با توسعه روز افزون روابط بین المللی ، رشد ، گسترش ارتباطات و همکاری های بین المللی وضعیت های جدیدی را در جهان معاصر رقم زده است. در این بین سازمان های غیردولتی، شرکت های چند ملیتی و حتی گروه های مخالف دولتها نیز به موازات همه آن پیشرفت جایگاه خاصی در مناسبات روابط سازمان های بین المللی و تعامل دولتها بوجود آورده اند. متعاقب جنگ جهانی دوم و براساس احساس نیاز جوامع و دولتها، سازمان ها، بنیادها و مؤسسات فروانی بمنظور حمایت و پشتیبانی از مقاصد کلی و برنامه های اصلی سازمان ملل یعنی استقرار و حفاظت از صلح جهانی، امنیت همه جانبه، توسعه و ترویج و حمایت از حقوق بشر پا به عرصه وجود گذاشتند.
از نظر لغوی سازمان مردم نهاد متناسب با قوانین داخلی کشورها تعریف می شود، از نظر ماهیت و فعالیت سازمان های غیردولتی متفاوت می باشند. لذا تعریف واحدی شاید مقدور نباشد برای سازمان های مردم نهاد در همه کشور ها به صورت یکنواخت بیان کرد. به عنوان نمونه برخی از کشورها سازمان مردمی را این چنین تعریف کرده اند: «سازمانهای غیردولتی» که با تأسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ که محتوای آن در ماده ۷۱ از فصل ۱۰ منشور سازمان ملل آمدهاست گفته می شود. ECOSOC اولین تعریفی که از سازمانهای غیردولتی بینالمللی (INGO) به صورت رسمی نام برده شدهاست و مربوط به قطعنامه ۲۸۸ ۱۰ تاریخ ۲۷ فوریه، ۱۹۵۰است که، در قطعنامه این چنین آمدهاست “هر گونه سازمان بینالمللی که از طریق پیمان و معاهده بینالمللی ایجاد نشدهاست”.
در کشور فرانسه به انجمن قرار دادی، که طبق آن دو یا چند شخص دانسته ها و فعالیت های خود را بطور دائمی در راه نیل به
هدفی غیر از کسب منفعت” در میان می نهند.”
سوئیس، مطابق ماده ۶۰ قانون مدنی سوئیس اشاره می دارد که” انجمن های سیاسی، مذهبی، علمی، هنری، نوع دوستی، تفریحی و سایر انجمن هایی که هدف اقتصادی ندارند”.
در فرانسه سازمان های غیردولتی به محض تشکیل انجمن ، دارای شخصیت حقوقی نمی شوند و باید تشریفات دیگری از جمله ثبت را طی نمایند در حالیکه طبق قانون سوئیس سازمان های غیردولتی به محض تشکیل انجمن دارای شخصیت حقوقی می شوند.
انگلستان: سازمانی غیردولتی محسوب می شود که هدفش سودبری نباشد و این امر مستلزم آن است که خود دارای منابع مالی باشد. این منابع هم به طور عمده از طریق مشارکت مالی داوطلبانه اشخاص تأمین می شود.
ایران: این موضوع در قانون تجارت مورد توجه قرار گرفته است، ماده ۵۸۴ قانون تجارت اشاره می کند، به
“تشکیلات و مؤسساتی که برای مقاصد غیرتجارتی تأسیس شده یا بشوند از تاریخ ثبت در دفتر ثبت مخصوصی که وزارت عدلیه معین خواهد کرد شخصیت حقوقی پیدا می کنند.
علی رغم تفاوت هایی فی مابین کشورها ، چند عامل در کلیه این تعاریف مشترک می باشند، این عوامل عبارتند از:
– داشتن مالکیت خصوصی
– داشتن هدف غیرتجارتی و غیرسودبری
– داشتن نوعی تداوم و استمرار حیات
در مورد تعریف سازمان های غیردولتی چندین سند بین المللی وجود دارد
تعریف سازمان های غیردولتی بین المللی در اسناد مؤسسه حقوق بین الملل
مؤسسه حقوق بین الملل از اوایل دهه بیست قرن گذشته در این زمینه کار کرده است. حاصل تلاش های این نهاد ارائه پیش نویس در سال های ۱۹۲۳ و ۱۹۵۰ برای انعقاد یک کنوانسیون بین المللی بود. طبق این پیش نویس ها: “انجمن های بین المللی شامل گروه های متشکل از افراد یا تجمع هایی هستند که آزادانه و به ابتکار خصوصی ایجاد می شوند و بدون قصد سودبری یک فعالیت بین المللی برای منفعت عمومی خارج از هرگونه تعلقات صرفاً داخلی انجام می دهند.
بسیاری از سازمانهای مردمنهاد، غیرانتفاعی و مستقل از دولت هستند و بودجه این سازمانها از راه کمکهای مردمی و در مواردی نیز با کمکِ سازمانهای دولتی، دولت یا ترکیبی از این روشها و در قالب پروژههای مشترک تأمین میشود.
اگرچه انجمنهای داوطلبانه شهروندان در سراسر تاریخ وجود داشتهاند، سازمانهای غیردولتی اغلب به همان منوال که امروزه، به ویژه در سطح بینالملل دیده میشوند، در دو قرن اخیر توسعه یافتهاند. یکی از اولین سازمانهای این چنینی، صلیب سرخ جهانی است که در سال ۱۸۶۳ تأسیس شد.
به دلیل نقش مهم سازمان های مردم نهاد ، در تاریخ ۲۷ فوریه ۲۰۱۴ توسط هلن کلارک، مدیر برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و نخست وزیر سابق نیوزیلند، به صورت بین المللی این روز به رسمیت شناخته شد.کلارک در سخنرانی خود در هلسینکی، به اهمیت نقش سمن ها برای سازمان ملل اشاره کرد و نامگذاری یک روز به نام روز جهانی سازمان های مردم نهاد، گامی کوچک در جهت پاسداشت تلاش ها و دستاوردهای سمن های فعال در نقاط مختلف دنیا با هدف “ساختن آینده ای بهتر برای همه” است را بنیان گذاری کرد.
گزارش تهیهشده توسط سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۵ در خصوص حکومت جهانی، نشان میداد که در آن زمان قریب به ۲۹٬۰۰۰ سازمان مردمنهاد بینالمللی وجود داشتهاست. تعداد سازمان مردمنهاد داخلی کشورها حتی از این رقم نیز بالاتر بودهاست: حدود ۲ میلیون سازمان غیردولتی در ایالات متحده آمریکا فعالیت میکنند که بیشتر آنها در ۳۰ سال گذشته تشکیل شدهاند. روسیه نیز ۴۰۰۰ سازمان مردمنهاد دارد. در هندوستان ۲ میلیون سازمان مردمنهاد وجود دارند. روزانه چندین مورد از این سازمانها ایجاد میشوند. تنها در کنیا، قریب به ۲۴۰ سازمان مردمنهاد در هر سال تأسیس میشود.
نام کشور | سال انتشار | میانگین تعداد اعضا در سازمان | تعداد سازمان غیردولتی |
هند | ۲۰۰۹ | ۶۰۰ نفر | ۲ میلیون |
روسیه | ۲۰۰۸ | – | ۲۷۷۰۰۰ |
چین | ۲۰۱۰(ثبت شده) | – | ۴۴۰۰۰۰ |
ایالات متحده | تا سال ۲۰۱۷ | داخلی و خارجی | ۱.۵ میلیون |
افریقای جنوبی | تا سال ۲۰۱۵ | – | ۱۳۶۴۵۴ |
مراحل تکامل و شکلگیری سازمانهای غیردولتی
سه مرحله یا دوران تکامل سازمانهای غیردولتی توسط کورتون در سال ۱۹۹۰ با عنوان «سه دوره شکلگیری فعالیتهای داوطلبانه» شناسایی شده است.
مرحله اول
نوع خاصی از سازمان مردمنهاد شکل میگیرد که بر امدادرسانی و رفاه متمرکز بود و مستقیماً به افراد ذینفع خدمات امدادی ارائه میکند. توزیع غذا، تأمین پناهگاه و ارائه خدمات بهداشتی نمونههایی از این قبیل سازمانهای مردمنهاد بود. در واقع سازمان مردمنهاد در این مرحله نیازهای روز افراد را تشخیص داده، و به برآورده ساختن آنها میپردازند.
مرحله دوم
تکامل، سازمانهای مردمنهاد از لحاظ وسعت و اندازه کوچکتر شده و به مجموعههای مستقل و خودکفای محلی تبدیل شدند. سازمانهای مردمنهاد در این مرحله از تکامل، امکانات جوامع محلی را گسترش دادند تا بتوانند با اقدامات محلی مستقل نیازهای آنها را برآورده سازند.
مرحله سوم
کورتن از تکامل و شکلگیری سازمانهای مردمنهاد را ‘ توسعه نظامهای پایدار’ میخواند. در این مرحله، سازمانهای مردمنهاد میکوشند تغییراتی را در سیاستها و مؤسسات در سطح داخلی، ملی و بینالمللی به وجود آورند؛ آنها از نقش سابق خود که تأمین و ارائه خدمات عملیاتی بود، فاصله گرفته و نقش کاتالیزوری به عهده گرفتند. بهتدریج این سازمان از «سازمان مردمنهاد امدادرسان» به «سازمان مردمنهاد توسعه و آبادانی» تغییر ماهیت داد.
اهداف سازمانهای مردمنهاد
سازمانهای مردمنهاد برای رسیدن به اهداف گوناگونی فعالیت میکنند و معمولاً در جهت پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی اعضا در حرکت هستند. تعداد این قبیل سازمانها بسیار زیاد است و اهداف آنها طیف وسیعی از موقعیتهای سیاسی و فلسفی را در بر میگیرد. برای نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بهبود وضعیت محیط زیست و گردشگری در کشور،
- کمکهای درمانی به بیماران خاص در حوزه سلامت
- تشویق گروهها و مردم به رعایت حقوق بشر و حقوق جانوران در جامعه،
- بالا بردن سطح رفاه قشرهای محروم و آسیبپذیر اجتماع با مطرح ساختن یک برنامه مشترک و دسته جمعی و آگاهیرسانی به طبقات مختلف جامعه.
- حمایت از بیماران مبتلا به اعتیاد در حوزه آسیبهای اجتماعی در کشور.