شهر و محیط زیست

نقش NGO ها در کاهش بحران

انسان از بدو خلقت همواره در معرض تهدید آسیب ها و بلایای طبیعی بوده است.این تهدیدها زندگی افراد را تحت تأثیر قرار داده است.

ادبیات بحران در حوزه ملی، منطقه ای، و محلی نیازمند ساز و کارهایی برای  سیاست های راهبردی و الگو سازی می باشد.نگاهی گذرا به تاریخچه سیر بحران نشان می دهد، این روند از دیدگاه سنتی، طبیعی و تعاملی برای کاهش بحران بکار گرفته شده است.

سازمان های غیر دولتی و مردم نهاد در نظم نوین جهانی برای رشد دموکراسی  علاوه بر این که به عنوان نهادهای موازی دولت بخشی از بار اجرایی دولت را بر عهده می گیرند، بلکه با توجه به ماهیت مردمی بودن این سازمان ها، در واقع به عنوان ارگان نظارتی مردم برای اجرایی شدن فعالیت های دولت در جهت خواسته های مردم فعالیت می کنند.

در یک تعریف ساده بحران به عنوان عاملی که، به طور جدی زیر ساخت ها یا ارزش ها و هنجارهای بنیادین یک سیستم را تهدید می کند گفته می شود و به تبع ، اتخاذ تصمیمات در شرایط خاص را برای شناخت دقیق بحران تعیین می کند.

شناخت بحران در حوزه مدیریت به کنترل و هدایت هرچه بیشتر آن  می تواند منجر شود و در نهایت به تفکیک کنترل نهادی مدیریت بحران منتهی می شود.

مدیریت بحران یک  فرایتد برنامه ریزی عملکرد مقامات، دستگاه های اجرایی دولتی، شهرداری و عموم است. با مشاهده تجزیه و تحلیل بحران به صورت یکپارچه و هماهنگ، می توان  با استفاده از ابزارهای موجود تلاش کرد، از بحران ها پیش گیری کرد و زمینه تخریب و شدت آن را کاهش داد.

هدف مدیریت بحران هماهنگی و سازماندهی کلیه عناصر دولتی ، غیر دولتی و عوامل ذیربط در محیط بحران است ،که نیازمند به تصمیم گیری سریع، سنجیده، واکنش های عظیم و پردامنه هستند.

مدیریت بحران فرایندی دشوار است که برنامه ریزی ، ساماندهی و کنترل گروهی را می طلبد. سازماندهی این برنامه ریزی نیازمند جذب نیروی انسانی ، به کارگیری هدایت و کنترل کارآمد منابع برای کاهش آثار بحران می باشد. تقسیم بندی رویکردهای بحران با توجه به الگوسازی و سیاست های راهبردی در چند مرحله اجرا می شوند.

مرحله اول- پیشگیری

مجموعه اقداماتی است که با هدف وقوع حوادث و یا کاهش آثار زیانبار آن ، سطح خطر پذیری جامعه را ارزیابی نموده و با مطالعات و اقدامات لازم، سطح آن را تا حد قابل قبول کاهش می دهد.

مرحله دوم- آمادگی

مجموعه اقداماتی است که توانایی جامعه را در انجام مراحل مختلف مدیریت بحران افزایش می دهد ، شامل جمع آوری اطلاعات ،برنامه ریزی ،سازماندهی،ایجاد ساختارهای مدیریتی آموزش،تامین منابع و امکانات، تمرین و مانور است.

مرحله سوم-مقابله

انجام اقدامات و ارائه خدمات اضطراری به دنبال وقوع بحران است که با هدف نجات جان و مال انسان ها ، تامین رفاه نسبی برای آنها و جلوگیری از گسترش خسارات انجام می شود.

عملیات مقابله شامل:

ا-طلاع رسانی، هشدار، جستجو، نجات و امداد،بهداشت ، درمان، تامین امنیت، ترابری، ارتباطات

۲-فوریت های پزشکی، تدفین، دفع پسماندها، مهار اتش، کنترل مواد خطرناک، سوخت رسانی، برقراری شریان های حیاتی و سایر خدمات اضطراری ذیربط است.

 

مرحله چهارم- بازسازی و بازتوانی

بازسازی شامل کلیه اقدامات لازم و ضروری پس از وقوع بحران است که برای گذراندن وضعیت عادی به مناطق آسیب دیده با در نظر گرفتن ویژگی های توسعه پایدار، ضوابط ایمنی، مشارکت های مردمی و مسائل فرهنگی ، تاریخی، اجتماعی منطقه اجتماعی انجام می گیرد.

بازتوانی نیز شامل مجموعه اقداماتی است که جهت بازگرداندن شرایط جسمی، روحی و روانی و اجتماعی آسیب دیدگان به حالت طبیعی به انجام می رسد.

با وجود اینکه فعالیتهای مردمی و خودجوش در کشور ایران، سابقه ای بسیار طولانی دارد، تا کنون این فعالیتها نتوانسته اند خود را با تعاریف جدید منطبق کنند و یا نقش عمده ای را در هدایت و اداره کشور ایفا نمایند. در حال حاضر فعالیتهای داوطلبانه در ایران به دو گونه عمده شکل می­گیرد. اولی در قالب سنتی که بیشتر شامل هیاتهای عزاداری و نهادهای مذهبی است و دومی فعالیتهایی است که بر اساس تعاریف جدید از سازمان غیردولتی و بصورت سازمانی شکل می­گیرند.

جدای از ماهیت و هدف هر کدام از این فعالیتها و نهادها، آنچه که مهم می باشد، توانایی از سازمانها و نهادها در بکار گیری توانایی مردم بصورت داوطلبانه است که در صورت تعریف صحیح می­توانند هدایت کننده بزرگترین سرمایه اجتماعی که مشارکت مردم در شرایط مختلف است باشند.

از آنجا که سازمان های مردم نهاد برآمده از دل مردم هستند، در مواردی که جامعه با یک آسیب یا بحران جدی مثل حوادث غیرمترقبه، زلزله یا سیل رو برو می شود، می توانند ظرفیت هایی را از خود نشان دهند که شاید دولت نتواند آن ظرفیت ها را به منصه ظهور برساند. البته این به این معنی نیست که دولت در مواقع بحران و در زمانی که مردم به خدمت رسانی آن نیاز دارند به وظایف خود عمل نکند. از آنجا که سازمان های مردم نهاد متشکل، مردمی و کوچک هستند، در بیشتر موارد از نوعی چابکی برخوردارند که می تواند بر میزان کارایی این سازمان ها در مواقع بحران بیافزاید. این در حالی است که نهادهای دولتی به دلیل بزرگی و پیچیدگی بوروکراتیک شاید نتوانند در شرایط حساسی چون وقوع سیل و زلزله چنین کارایی را از خود به نمایش بگذارند.

از آنجا که نهادهای مردمی به طور روزمره با مردم سروکار دارند و برنامه ریزی منظمی برای آمادگی و تجهیز خود دارند، می توانند در مواقع بحران، نیروی انسانی، امکانات و افراد متخصص مثل پزشکان، روانشناسان، جامعه شناسان و مددکاران اجتماعی را به فوریت بسیج کنند و با استفاده از مهارت های آنان در مدت زمان کوتاهی به آسیب دیدگان یاری رسانند. همین ویژگی های سازمان های مردم نهاد در ماجرای زلزله کرمانشاه توانسته است به نجات و یاری از زلزله زدگان منجر شود. به گفته فعالان مدنی در سازمان های مردم نهاد، به دنبال وقوع زلزله در کرمانشاه، سمن ها حتی پیشتر از نهادهای دولتی توانسته اند در روستاها و مناطقی که دسترسی به آنها دشوار است به مردم خدمت رسانی کنند.

 

سازمان های غیردولتی پیش از وقوع بحران ها و بلایای طبیعی می توانند در آگاه سازی و اطلاع رسانی به جامعه و ارایه آموزش های لازم به مردم به ایفای نقش مثبت خود بپردازند. برگزاری مانورهای زلزله در مدارس و محلات از جمله این اقدامات است. بعد از وقوع بحران ها نیز سازمان های غیر دولتی باید بتوانند نقش امداد، نجات و کمک رسانی را به خوبی انجام دهند. سازمان های غیردولتی همچنین باید بتوانند در مواقع بحران برای اقشاری چون کودکان، زنان و سالخوردگان برنامه های سرگرمی، آموزشی و توانبخشی داشته باشند. این سازمان ها در حوزه بهداشت نیز با ارایه خدماتی چون کمک های اولیه بهداشتی ، سلامتی و ساخت سرویس های بهداشتی، می توانند یاری رسان بخش دولتی باشند. حمایت های روانی و اجتماعی از آسیب دیدگان نیز یکی از مهم ترین موضوعاتی است که سازمان های مردم نهاد باید در مدیریت بحران هایی چون زلزله به آن توجه داشته باشند.

سازمان های غیر دولتی نسبت به سال های گذشته توانستند عملکرد بهتری را از خود ارایه دهند و با سرعت، دقت و صحت بیشتری به کمک رسانی بپردازند. این نشان می دهد که این سازمان ها طی سال های گذشته کارآمدتر شده و توانسته اند به جایگاه بهتری دست یابند. با این وجود جامعه همچنان به تقویت هرچه بیشتر سمن ها نیاز دارد؛ چرا که سمن ها بازوان پرتوان مردمی هستند که می توانند در شرایط دشوار به یاری دولت و نهادهای رسمی آمده و از شدت آلام اجتماعی بکاهند. در فروردین سال ۱۳۹۸ سیل به عنوان یکی از  بلایای طبیعی در کشور حادثه آفرین شد.

 

شواهد قرین این امر است که به دلیل امکانات و تصاویر ماهواره ای از چندی قبل  احتمال وقوع سیل را پیش بینی کرده بودند و به تمام مسئولان و مدیران استانی اعلام شده بود که از تجهیزات و امکانات خود در راستای جلوگیری از سیل استفاده کنند.بی توجهی مدیران و مسئولین بعضی از استان های کشور منجر به خسارت های جبران ناپذیری شد.زیرا در صورت درایت و نیروی کارآمد در سیستم مدیریت بحران به راحتی قابل مهار بود. بعضی از استان های کشور با مدیریت کارآمد و استفاده از نیروهای سازمان مردم نهاد با همکاری ارگان های دولتی به نوعی بحران سیل را مهار نموده که خسارت های کمتری در این استان ها مشاهده شد. اما بعضی از استان ها مانند لرستان، خوزستان،و گلستان خسارت های فراوانی رخ داد، که ناشی از بی توجهی مسئولین استانی در مدیریت بحران قبل از وقوع بود.

تجربه نشان داده ، آموزش در جهت کاهش بحران قبل از وقوع حادثه با حضور  NGO  ها به مراتب می توانداثرگذار باشد. همچنان که قبلاً گفته شد، سازمان های مردم نهاد به دلیل داشتن اعتماد مردمی و خودجوش بودن نتایج بهتری از روندبرنامه های  اجرایی قبل و بعد از بحران دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *